مهسامهسا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 21 روز سن داره
ماهانماهان، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره

مهسا قشنگترین بهانه زندگی

عزیز دلم

الان هشت ماهه که تو دل من هستی ویه ماه دیگه میای تو بغلم ... با همه سختی ها و مشکلاتی که کشیدم ولی حس خیلی قشنگیه که تو هستی و لحظه شماری می کنم که به دنیا بیای ... مخصوصا" که جدیدا" تکونهای شدید می خوری و مامانت رو خوشحال می کنی ... تازه با بابا هم دوست شدی و برای اون هم کلی شیطونی می کنی .... به هر حال امیدوارم تو با سلامتی کامل و تو یه شرایط خیلی خوب به دنیا بیای و زندگی مارو زیبا تر کنی .
27 آذر 1391

شمارش معکوس

  انتظار.... انتظار....کلافه ام میکند هر ثانیه اش انگار یک قرن میگذرد... امان از دست این روزهای آخر اینروزها حال و هوای همه مان عجیب و غریب است حس هیحان... حس ترس...حس شادی...حس گریه... همه و همه به هم آمیخته حس غریبی دارم غیر قابل وصف... برای همه دعا میکنم برای همه آنهایی که شایستگی تجربه کردنش را دارند اما..... نمیدانم حکمت است یا مصلحت؟ همیشه اینجا ایست میشوم بی حرفی خودم را به " او " میسپارم... می خواهم بدانی من با تو مادرم با تو شکل گرفتم ماه به ماه ... لحظه به لحظه بخاطرهمه چیز از تو متشکرم بخاطر بودن و ماندنت... بخاطر حس قشنگی که برایمان به ارمغان آورده ای بخاطر شوری ک...
26 آذر 1391

بدون عنوان

سلام  دختر خوشگلم ، خوبی مامانی؟ دیشب با بابایی رفتیم خرید و این چیزا رو واست گرفتیم. امیدوارم خوشت بیاد عزیز دلم.     ...
12 آذر 1391

ماه هشتم

روزا دارن پشت سر هم میگذرن و وعده دیدارمون روز به روز نزدیکتر میشه. انگار همین دیروز بود که جواب آزمایشم مثبت شد و تو مهمون دلم شدی.. .. اولین باری که صدای قلب نازت رو شنیدمو هیچ وقت فراموش نمیکنم بهترین صدایی که تو عمرم شنیدم. وقتی اولین بار تکوناتو تو دلم احساس کردم داشتم بال در میووردم!! روز به روز بزرگ شدنت رو تو دلم جشن میگیرم و بیشتر خدا جونمونو شکر میکنم.الانم که کمتر از دو ماه تا اومدنت باقی مونده دیگه و طاقت من و بابایی مهربونت داره تموم میشه.. خدای خوب و مهربونم خیلی دوست داریم مارو فراموش نکینا ...
2 آذر 1391
1